کد مطلب:154139 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

مختار انگیزه قیام را از کجا الهام گرفت
گاهی اوقات برای افراد بیدار و روشن از شنیدن یك جمله كوتاه و یا دیدن یك منظره ای كه به چشم می بینند انگیزه كارهای شگفت و بزرگی پیدا می شود كه همین منظره و یا این سخن را دیگران می بینند و می شنوند ولی در روح آنان كوچكترین اثری نمی گذارد.

عموی مختار از جانب امیرالمؤمنین علیه السلام حاكم مدائن شد، مختار همراه عموی خود بمدائن رفت، تا اینكه مغیرة بن شعبه از طرف معاویه استاندار كوفه شد، مختار به مدینه كوچ كرد و با محمد بن حنفیه می نشست و كسب علم و حدیث می نمود.

سپس مختار شهر كوفه را برای زندگی خود انتخاب كرد، در یكی از روزها كه باتفاق


مغیرة استاندار كوفه از بازار كوفه عبور كردند، مغیره نظری ببازار انداخت و گفت عجب جمعیت و اتحادی است! من یك نكته ای می دانم كه اگر كسی به آن سخن تكلم كند و مردم را به آن بخواند تمام این جمعیت بالاتفاق از او پیروی می كنند خصوصا مردمان عجم كه هر چه بایشان القاء شود می پذیرند.

مختار گفت: آن نكته چیست؟

مغیرة گفت: آن كه مردم را به سوی خاندان پیغمبر بخوانند، ولی كسی نیست كه به آن معتقد باشد.

مختار كلام مغیره را در ضمیر خود ثبت كرد و در انتظار فرصت بود تا زمینه ای برایش پیش آید و عقیده اش را عملی كند، و از آن پس همواره فضائل خاندان پیغمبر را بر زبان می راند و از آن تبلیغ می نمود، و مناقب و افتخارات امام علی و حسن و حسین (ع) را انتشار می داد و می گفت: ایشان بحكومت و خلافت از همه سزاوارترند بلكه حق ثابت ایشان می باشد و از مصائبی كه بر ایشان رسیده تأسف می خورد [1] .


[1] بحار 352:45.